نماهنگ «دهه هشتادیا» به نوجوانانی پرداخته که در سالهای گذشته و در تولیدات آثار فرهنگی و هنری، به آنها کمتوجهی شده است.
به نقل از نگارخبر ، نماهنگهای مناسبتیِ بسیاری در چند دههی گذشته ساخته و پخش شده است. نماهنگهایی که بسیاری از آنها نه تنها تأثیری در جامعهی هنری و مذهبی نداشتند، بلکه در حافظهی مخاطبان هم هرگز ماندگار نشدند.
مشکل اصلیِ این نماهنگها پرداختی کلیشهای و تکراری و داشتنِ فُرمی ساده و گاهی حتی آماتور وآر بود.
در چند سال گذشته اما تلاشهایی از سوی برخی ارگانها انجام شده تا نماهنگهای مناسبتی را به کیفیتهایِ حرفهای نزدیک کنند. نماهنگهایی که تلاش میکنند تا پیامهای مناسبتی و مذهبی را با زبانی امروزی و با فُرمی حرفهای بیان کنند تا شاید بتوانند مخاطبِ امروزی را به خود جلب کنند.
نماهنگ «دهه هشتادیا» یکی از تازهترین نماهنگهایی است که مجموعهی «مأوا» تهیه و تولید کرده است. نماهنگی که بازخوردهای متفاوتی را به خود دید. در اینجا تلاش میکنیم تا از زوایای مختلف این نماهنگ را بررسی کنیم.
نوجوانانی که کسی به آنها وقعی نمینهاد
مخاطب اصلیِ «دهه هشتادیا» نوجوانان هستند. نوجوانانی که در سالهای گذشته کمترین توجه در میان تولیدات آثار هنری و فرهنگی به آنها نمیشد.
چند سال پیش بود که حمید شاهآبادی که هم اکنون معاونِ سیما است، در گفتوگویی با خبرنگار تسنیم بر لزوم توجه به نوجوانان در آثار هنری و فرهنگی تاکید کرده بود. شاهآبادی در آن گفتوگو پذیرفت که یکی از مهمترین نکاتی که در عرصه فرهنگ و هنر مغفول مانده، همین عدمِ توجه به نوجوانان است.
حالا شاهدیم که نماهنگی در یکی از ارگانهای انقلابی تولید شده که بیشترین توجه را به نوجوانان دارد. جالب اینکه این نماهنگ تلاش کرده تا با زبانِ خودِ نوجوانان با آنها سخن بگوید.
لوکیشنِ اصلیِ این نماهنگ گیمنت است. گیمنتی که تقریبا برای تمام نوجوانان امروزی جذابیت دارد و از علاقهمندیهایشان به شمار میرود.
زبانِ دیالوگهای ابتدایی که بینِ نوجوانانِ حاضر در این نماهنگ رد و بدل میشود، همان زبانِ نوجوانان امروزی است. نوجوانانی که مشغول بازیِ کامپیوتریِ فوتبال هستند و پس از تفریحشان، باید آهنگی مذهبی با موضوعِ محرم را تمرین کنند.
حضور چهرهها
وقتی نوجوانان میخواهند تمرین را شروع کنند، یکی از آنها از دیده نشدنِ کارشان از سوی بزرگترها گلایه دارد. گلایهای که با واکنش دوستش مواجه میشود و میگوید که کافی است کارمان را یکی از همین بزرگترها لایو کند و اتفاقا همینطور هم میشود.
علیرام نورایی در این نماهنگ، همین نقش را دارد. نورایی که در همان نزدیکیهای گیمنت مشغولِ گریمشدن است، به طور اتفاقی تمرین گروه نوجوانان را میبیند و همانجا با گوشی تلفن، این اجرا را به صورت آنلاین پخش میکند.
علیرام نورایی به عنوان بازیگری شناخته شده در این نماهنگ حضور دارد و وظیفهی معرفیِ این نوجوانان به مخاطبان را برعهده دارد.
حضور مداحان معروف
وقتی نوجوانان در گیمنت مشغولِ تمرینِ آهنگی مذهبی هستند، باید آن را به گونهای به هیأت که خواستگاه اصلیِ این آثار مذهبی است، ربط داد.
برای این کار از عبدالرضا هلالی و محمدحسین پویانفر استفاده شده است. هلالی و پویانفر از طریقِ پخشِ زندهای که علیرام نورایی انجام میدهد، اجرای این نوجوانان را میبینند و آنها هم با خواندنشان(البته به سبک و سیاقِ خودشان) با این نوجوانان همراهی میکنند.
جذب مخاطبانِ بیشتر / هدف مخاطبانِ خاکستری است
وقتی قرار است نماهنگی با موضوعِ محرم و یا هر موضوعِ مذهبیِ دیگری تولید شود، نخستین و راحتترین انتخاب برای لوکیشنِ چنین کاری، همان هیأت است. این درست همان کاری است که شاید صدها بار انجام شده است.
«دهه هشتادیا» اما لوکیشن را جایی انتخاب کرده که نوجوانان امروزی از هر طیفی، با آن آشنا هستند. پس طبیعی است که با کلیت نماهنگ هم ارتباط خوبی بگیرند.
مسئولان «مأوا» مدتها است که تکلیف خودشان را روشن کردهاند. آنها دنبالِ تکرارِ تجربههای پیشینیان نیستند. پس تلاش میکنند تا فضاهای جدیدی را تجربه کنند.
هر پیامی میتواند سه نوع مخاطب داشته باشد؛ مخاطب سفید، سیاه و خاکستری. مخاطبان سفیدِ نماهنگهای مذهبی بدون شک همان بچههای هیأت هستند که با عشق و علاقه در مراسمهای مذهبی شرکت میکنند.
مخاطبان سیاه هم کسانی هستند که هیچ علاقهای به این مراسمها و چنین آثار ندارند و احتمالا هم نخواهند داشت.
اما مخاطبان خاکستری همان طیفی هستند که میتوانند با دیدنِ چنین نماهنگها و آثاری، علاقهشان به مراسمهای مذهبی و آیینی بیشتر شود.
از نظر نگارنده، مخاطبانِ اصلیِ نماهنگ «دهه هشتادیا» همین مخاطبانِ خاکستری هستند. کمتر پیش آمده که در چند دهه گذشته با این مخاطبان به زبان خودشان صحبت شود و این همان غفلت بزرگ است.
در میانِ واکنشهایی که به نماهنگ «دهه هشتادیا» شکل گرفته بود، برخی ایراد گرفته بودند که لوکیشنِ این کار نباید گیمنت باشد و میبایست در فضای هیأت این کار ساخته میشد.
نکته اینجا است که این نماهنگ برای مخاطبی ساخته شده که نوجوان است و باید به گونهای با او سخن گفت که او پذیرندهی این سخن باشد. در بالا اشاره شد که نخستین و راحتترین انتخاب برای لوکیشنِ چنین کاری، هیأت است. اما سازندگانِ این نماهنگ با جسارتی که به خرج دادهاند، فضایی متفاوت را انتخاب کردهاند.
تولید و تصویرِ با کیفیت
تصویربرداری و ویدیوی این نماهنگ استانداردهای لازم را دارد و از نظر جذابیتهای بصری میتواند مخاطبِ سختگیرِ امروز را جذب کند.
پخشِ در بستری مناسب
برکسی پوشیده نیست که نوجوانانِ امروزی در پلتفرم اینستاگرام حضوری پررنگ دارند. پس وقتی شما اثری برای نوجوانان میسازید، باید بیشترین پخشتان در همین پلتفرم باشد. مسئولان مأوا با انتخابی درست، پخش مناسبی از این نماهنگ در بستر اینستاگرام داشتند.
انتقادات / موسیقی به گونهای مناسب به مداحی وصل نشد
وقتی آهنگِ نوجوانان به پایانش نزدیک میشود، پویانفر و هلالی چند خطی مداحی میکنند. این بخش از نظرِ موسیقی و حفظِ ریتم؛ سنخیتی با آهنگی که نوجوانان اجرا میکنند ندارد. شاید با حضور تنظیمکنندهای کاربلد، میشد این دو فضا را به گونهای بهتر به هم ربط داد.
کاش بازیگر اصلی فرزند مشاور طرح نبود
شاید مهمترین انتقادی که به این نماهنگ وارد است، حضور فرزندِ مشاور طرح در میان نوجوانانِ حاضر در این نماهنگ است.
وقتی نوجوانان با اثری هنری مواجه میشوند که هم سن و سالانِ خودشان در آن بازی میکنند، آنها هم دوست دارند که روزی به جای یکی از آن نوجوانان در چنین نماهنگی حضور داشته باشند. در این میان حضور به جای نوجوانی که مهمترین نقش را در نماهنگ دارد، آرزوی بهتر و مهمتری است.
حال تصور کنید که نوجوانی که قرار است مخاطبِ این نماهنگ باشد، متوجه شود که نوجوانِ اصلیِ این نماهنگ فرزندِ یک چهره مشهور است.
پس این پیام به آن نوجوان منتقل میشود که برای رسیدن به آن نقشِ مهم، باید پدرت مشهور باشد!
چنین اثری که کیفیتهای لازم برای برقراری ارتباط با نوجوانانِ امروزی را دارد، نباید با چنین اشتباهات و چنین تصمیمهایی، تحتالشعاع قرار گیرد.
آریام؛ بودن یا نبودن مسئله این است
آریا اکبری خوانندهای نوجوان و دههی هشتادی است که در اینستاگرام مشهور است و فعالیت گستردهای در این پلتفرم دارد. آریا اکبری که با نامِ «آریام» شناخته میشود، در نماهنگ «دهه هشتادیا» حضور دارد. حضوری که با انتقادهای تندی مواجه شد که چرا باید خوانندهای اینستاگرامی در اثری مذهبی و مناسبتی حضور داشته باشد.
این اعتراض به نوع نگاهی برمیگردد که به چنین رخدادهایی وجود دارد. نگاهی که قابل احترام است اما همهچیز را در چهارچوبی مشخص میبیند و حاضر به پذیرفتنِ نگاههای جدید و تجربه کردنِ فضاهای متفاوت نیست.
شاید انتقادی که به این ماجرا وارد است اینکه، هماکنون در صفحهی آرایا اکبری در اینستاگرام، هیچ اثری از نماهنگِ «دهه هشتادیا» دیده نمیشود.
به هر روی نباید زحمات سازندگان این نماهنگ را نادیده گرفت و باید با نگاهی تازه و با آغوشی باز به استقبالِ چنین آثاری رفت. فراموش نکنیم که انتقادهای تند و گاردهای بسته نسبت به چنین آثاری، جز سرخوردگی برای تولیدکنندگان و البته درجازدنِ تولیداتِ مناسبتی و مذهبی، اثر دیگری نخواهد داشت.
گفتگو در مورد این post